متن

متن شعر تشییع جنازه حضرت زهرا

فهرست مطلب

مداحان و شاعران برای تشییع جنازه حضرت زهرا فاطمه، با توجه به جایگاه رفیع دختر پیامبر در نزد مسلمانان اشعار بسیار سروده اند. شعر تشییع جنازه حضرت زهرا با مضمون نوحه ها و شعر های تشییع جنازه حضرت زهرا، مصائب و سختی های که ایشان پس از وفات پیامبر تحمل کرده اند؛ در بر می گیرد.

البته از اصلی ترین مضمامین این اشعار، چگونگی فوت و دفن حضرت زهرا توسط حضرت علی علیه السلام است. تیم حرفه ای فاوینو بخش بزرگی از اشعار تشییع جنازه حضرت زهرا را جمع آوری کرده است تا مخاطبانی مانند شما در زمان ایام فاطمیه از آن استفاده کنند. همچنین اعضاء تیم ما زا شما دعوت می کنند تا از مطالب سایت بوفچه دیدن کنید.

شعر تشییع جنازه حضرت زهرا
شعر تشییع جنازه حضرت زهرا

متن نوحه تابوت هنگام تشییع جنازه حضرت زهرا

پاشوببین ای فاطمه،تابوت توس رو شونم

قدّ یه دنیا درد و غم ، رو این قد کمونم

اشک غریبی بعد توس،همیشه روی گونم

چشمای تنها………….گردیده دریا

می باره و می باره در تشییع زهرا

سردار خیبر…………با گونه ی تر

ببین گرفته روی دست، لاله پرپر

آه وواویلا….

یا

وای از غریبی…

خوشحالی که کسی ندید،جسمت رو ای عفیفه

حیدر برات بمیره که،چقدر تنت نحیفه

برای بردنت علی ، به تنهایی حریفه

نه آب ورنگی….نه شاخ وبرگی

ای یاور علی چرا ، اسیر مرگی

سردار خیبر…………..با گونه ی تر

ببین گرفته روی دست، سوره کوثر

اگر چه قلب زینبین ، ماند گلم کنارت

پشت سرت گریه کنند،دور از غم اسارت

جواب گریه ها نشه ،کعب نی و جسارت

وای از ره شام……….خاکستر بام

به دخترانت فاطمه، آزار و دشنام

چه ظالمونه…….چه بی بهونه

میدن جواب ناله رو با تازیونه

وای از غریبی….

متن شعر تابوت، غسل و کفن حضرت زهرا

آن روز عاشقانه، ياري براي ياري

مي‌کرد کارِ خانه، ياري براي ياري

با اينکه بانوي دلْ، دل سير از جهان بود

مي‌خواند اين ترانه، ياري براي ياري

در فکر روزهاي پايان رسيده‌ي عمر

مي‌سوخت دانه دانه، ياري براي ياري

کابوس‌هاي کوچه، تفسير سرخِ سيلي

اشک عصاي شانه، ياري براي ياري

در خاطرش رقم خورد، بين کوير کوچه

مي‌خورد تازيانه، ياري براي ياري

وقتي به يادش آمد از آتش و در و دود

مي‌سوخت از زمانه، ياري براي ياري

ديگر نمانده صبري تا صبر او بماند

چون رود شد روانه، ياري براي ياري

در نيمه‌هاي تاريک، مي‌برد مردِ مهتاب

تابوت را شبانه ياري براي ياري

آيا دو قطره شعرم، با بيت‌هاي اشکم

گردد حساب يا نه؟ ياري براي ياري

شعر تشییع جنازه حضرت زهرا
شعر تشییع جنازه حضرت زهرا

 متن روضه تابوت حضرت زهرا

مگو به بردن تابوت گلي كسي پا نيست

بگو غريب تر از باغبان در اينجا نيست

مگو كه هفت نفر كرده اند تشييع اش

ز ازدحام ملائك در اين زمين جا نيست

چه كرده اند به زهرا كه زير تابوتش

به شك صحابه فتادند جسم آيا نيست

بگو به مادر عصمت بخواب آسوده

كه حجم پيكر تو روي دست پيدا نيست

تمام غصه ام از وقت دفن زهرا بود

ندا رسيد مخور غم علي كه تنها نيست

ببين به دست كسي ميدهد جنازه گل را

كسي كه دست شريفش شبيه بر ما نيست

ترك به آينه قلب شيعه افتاده

كه قبر باطن آيينه ها هويدا نيست

ببين جواب سوال مرا تو ميداني

تابوت حضرت زهرا و متن شعر روضه آن

آن شب که اشکِ سرخِ ستاره روان گرفت

از هق هقِ فرشته گلوي زمان گرفت

در بيت الاحترامِ نبي زوجِ دخترش

دستي به آب و دستِ دگر آسمان گرفت

ناگه نشست بالِ علي بر حريمِ درد

آتش به يک اشاره دلِ کهکشان گرفت

وقتي کفن اراده‌ي احرامِ گل نمود

غم چنگِ خود به سلسله‌ي کودکان گرفت

پروانه‌ها به شمع جوان بوسه مي‌زدند

کاين لحظه قلبِ خالقِ کلِ جهان گرفت

تا جبرئيل شهپرِ‌خود را به رخ کشيد

پر را به گردِ کودکِ خود آن جوان گرفت

آمد ندا که کودک و مادر جدا شوند

اين صحنه خون ز چشمِ همه عرشيان گرفت

بر دوش باغبان گلِ ياسي شکسته بود

تابوت قد کمان شده را قد کمان گرفت

فطرس اگر که سر به گريبان نهاد و سوخت

شايد شود زيارت قبرِ نهان گرفت

متن شعر شام غریبان حضرت زهرا

تویی که یاور و منّای احمدی سلمان

چرا به گریه فتادی، مردّدی سلمان

بیا به داخل خانه، خوش آمدی سلمان

چه خوب شد که سری هم به ما زدی سلمان

درست آمده ای! خانه ی علی اینجاست

درست آمده ای! این گرفته رو زهراست

عزای صاحب عزا را کسی نمی خواهد

بیا که خاطر ما را کسی نمی خواهد

علی ولی خدا را کسی نمی خواهد

مریض هست و شفا را کسی نمی خواهد

درون سینه شان ارزنی ارادت نیست

خداوکیل، کسی نیتش عیادت نیست

مگو که چشمِ من ِزار، خون گرفته چرا

مگو که خانه ام این بار، خون گرفته چرا

مگو که این در و دیوار، خون گرفته چرا

مگو که بستر بیمار، خون گرفته چرا

سئوال کن که چه دیدند فضه و اسماء

سئوال کن ولی از من نه… از خود زهرا

به قدر غایت یک مرد، پای من جنگید

زمین نخورد و به پای ولای من جنگید

ز ذوالفقار، فراتر برای من جنگید

چو صبر دست مرا بست، جای من جنگید

نداشت دشمن حیدر، تصور زهرا

ببین پناه گرفتم به چادر زهرا

دعای فاطمه ام را گذاشتم مسکوت

گمان کنم که هوایی شده رود لاهوت

وصیتی شده دیشب، که مانده ام مبهوت

بیا بگو که بسازم چگونه یک تابوت

بیا که راز دلم را به چاه می گویم

ببین چگونه شده رو به قبله بانویم

شعر تشییع جنازه حضرت زهرا
شعر تشییع جنازه حضرت زهرا

متن شعر مداحی دفن حضرت زهرا | متن شعر تشییع جنازه حضرت زهرا

گذشته نیمه اى از شب، دریغا

رسیده جانِ شب بر لب، دریغا

چراغ خانه مولاست، خاموش

که شمع انجمن آراست خاموش

فغان تا عالم لاهوت مى رفت

به روى شانه ها، تابوت مى رفت

على زین غم چنان مات ست و مبهوت

که دستش را گرفته دست تابوت!

شگفتا! از على، با آن دلیرى

کند تابوت زهرا، دستگیرى!

به مژگان ترش یاقوت مى سُفت

سرشک از دیده مى بارید و مى گفت

که: اى گل نیستى تا بوت بویم

مگر بوى تو از تابوت بویم

جدا از تو دل، آرامى ندارد

على بى تو دلارامى ندارد

چنان در ماتمش از خویش مى رفت

که خون از چشم غیر و خویش مى رفت

که دیده در دل شب، بلبلى را

که زیرِ گل نهان سازد گلى را

ز بیتابى، گریبان چاک مى کرد

جهانى را به زیر خاک مى کرد

على با دست خود، خشت لحد چید

بساط ماتم خود تا ابد چید

دل خود را به غم دمساز مى کرد

کفن از روى زهرا باز مى کرد

تو گویى ز آن رخ گردیده نیلى

به رخسار على مى خورد سیلى!

از آن دامان خود پر لاله مى کرد

که چون نى، بندبندش ناله مى کرد

على، در خاک زهرا را نهان کرد

نهان در قطره، بحر بى کران کرد

گُل خود را به زیر گِل نهان دید

بهار زندگانى را، خزان دید

متن شعر تشییع جنازه حضرت زهرا

شد از سوز درون، شمع مزارش

على با آب و آتش بود کارش!

چنان از سوز دل، بیتاب مى شد

که شمع هستىِ او، آب مى شد

غم پروانه اش، بیتاب مى کرد

على را قطره قطره آب مى کرد

چو بر خاک مزارش دیده مى دوخت

سراپا در میان شعله مى سوخت

مگر او گیرد از دست خدا، دست

که دشمن بعد او، دست على بست

دفن حضرت زهرا توسط علی و متن شعر مداحی آن

شعر تشییع جنازه حضرت زهرا
شعر تشییع جنازه حضرت زهرا

نصف شب این کیست روی شانه های بوتراب

می رود تا آسمان با های های بوتراب

این چه بغض سرگرانی هست در بیم و سکوت

می فشارد وسعت سنگین نای بوتراب

کیستند اینان چنین سر در گریبان می برند

نعش جان خویشتن را پا به پای بوتراب

این چه شهر مرگ آبادی است در این وقت شب

تنگ کرده لحظه ها را هم برای بوتراب

می رود پنهان کدامین خاک را منزل کند

با دو پهلوی شکسته آشنای بوتراب

آه آهسته ـ حسن گوید به زینب ـ گریه کن

تا نبیند هیچ کس کرببلای بوتراب

تشییع جنازه حضرت زهرا – تشییع جنازه حضرت زهرا چگونه بود

چه کسانی در تشییع جنازه حضرت زهرا شرکت کردند – روضه تشییع جنازه حضرت زهرا – نوحه تشییع جنازه حضرت زهرا – در تشییع جنازه حضرت زهرا چند نفر شرکت داشتند

متن شعر تشییع جنازه حضرت زهرا

دوبیتی تشییع جنازه حضرت زهرا – شعر تشییع جنازه حضرت زهرا – مداحی تشییع جنازه حضرت زهرا – اشعار تشییع جنازه حضرت زهرا

افراد حاضر در تشییع جنازه حضرت زهرا – آیا زبیر در تشییع جنازه حضرت زهرا – کسانی که در تشییع جنازه حضرت زهرا بودند

تعزیه تشییع جنازه حضرت زهرا – تعبیر خواب تشییع جنازه حضرت زهرا – چه کسانی در تشییع جنازه حضرت زهرا حضور داشتند – زبیر در تشییع جنازه حضرت زهرا

متن شعر تشییع جنازه حضرت زهرا

متن روضه تشییع جنازه حضرت زهرا – متن روضه تشییع جنازه حضرت زهرا میرداماد – شعر روضه تشییع جنازه حضرت زهرا – زمزمه تشییع جنازه حضرت زهرا

چند نفر در تشییع جنازه حضرت زهرا شرکت کردند – فیلم تشییع جنازه حضرت زهرا

متن شعر تشییع جنازه حضرت زهرا – متن نوحه تشییع جنازه حضرت زهرا – مراسم تشییع جنازه نمادین حضرت زهرا – تشییع جنازه نمادین حضرت زهرا – نقاشی تشییع جنازه حضرت زهرا – نحوه تشییع جنازه حضرت زهرا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا