متن

20 متن تسلیت شهادت امام حسن مجتبی برای وضعیت واتس آپ و استوری اینستاگرام

فهرست مطلب

با وجود عصر ارتباطات و اینترنت بسیاری از مسائل روزمره از طریق پیامک تلفن، وضعیت واتس آپ و استوری ‌های اینستاگرام اطلاع رسانی می ‌شود. پیام تسلیت شهادت و تبریک تولد ائمه نیز در خلال شبکه های اجتماعی انجام می گیرد. افراد متعددی در ایام شهادت امام حسن مجتبی ( ع ) نیز از طریق وضعیت و پروفایل واتس آپ و استوری اینستاگرام یا پیامک و پست تسلیت خود را اعلام می کند.

در این مطلب مجموعه ای از پیامک و متن های ادبی به مناسبت تسلیت شهادت امام حسن (ع) را ارائه خواهیم کرد. امیدواریم با مطالعه این مقاله اختصاصی تالیف شده از طرف بلاگ سایت فاوینو نکات جدیدی به زندگی شما افزوده گردد و در طی سالیان متمادی از آن استفاده کرده و لذت ببرید. همچنین می توانید از پست های دیگر سایت بوفچه مون هم بازدید کنید.

شهادت امام حسن مجتبی
شهادت امام حسن مجتبی

شعر شهادت امام حسن مجتبی استوری مذهبی

ای برادر چرا اين چنيني؟

پیش چشمم تـو نقش زميني؟

از چـه رو بين حجره نشستی

بر مـن و طشت و خون دیده بستی

همچو مادر تـو قامت شکستی

واویلا واویلا حسن غریب فاطمه

 

ديدۀ قاسمت بي‌قرار اسـت

قلب پاک حسين غصه دار اسـت

غم بـه چشمان بی تابت آمد

ماتم كربلا يادت آمد

تا ابالفضل بـه ديدارت آمد

حسن غریب فاطمه

 شهر کوتاه شهادت امام حسن مجتبی

امام حسن اومدم امشب غريبيت و بخرم

يه طشت خون بجای زینب تـو حجره ات ببرم

دلم اومده با اين كه بده تـو روضۀ كوچه بميره

با چشم ترش خون جگرش برات بقيع رو بگيره

متن نوحه شهادت امام حسن مجتبی جدید

دلم مي‌ خواد تـو بقيع ذکر امام حسن بگیرم

اگر کـه قسمت مـن باشه ایوون طلات بمیرم

شرارۀ قبر بی حرمت دلا رو گرفته نشونه

نذار کـه غم ضریحت آقا، تـو سینۀ شیعه بمونه

تسلیت شهادت امام حسن
تسلیت شهادت امام حسن

گشته انس و ملک سينه چاكش

شد کبود از جفا جسم پاكش

تا ز لعلش چكيده ستاره

زد بـه قلب جهانی شراره

خون و طشت و جگرهای پاره

یا حسن یا حسن یابن زهرا

 

 تکست نوحه شهادت امام حسن مجتبی

طشت و پاره جگر يادگاري

از همان كوچه و بي‌قراري

خون چکد پای لبهای خسته

پیش چشمان پهلو شکسته

قاسمش در کنارش نشسته

 

 

زينبش مي‌رسد دل هراسان

شد حسين از غمش ديده گريان

او كريم اسـت و با حال زاري

بر عدویش کند بی قراری

مي‌دهد قاتلش را فراري

 

 نوحه شهادت امام حسن مجتبی

خون ريزد از كنج لب مـن

سم جفا شد مرحم تاب و تب مـن

وای تاب و تب مـن

در كوچه‌ها خون كردم اين دل

طشتي بياور در برم ای زينب مـن

وای ای زینب مـن

مـن كه ز دنيا بي وفايي حاصلم شد

آخر شريک زندگاني قاتلم شد

امشب بیاید در بر مـن

مادر مـن

متن کوتاه شهادت امام حسن مجتبی برای وضعیت واتس آپ

مجتباي فاطمه شد در شراره

ريزد از لعل لبش صدها ستاره

در بین حجرۀ تاریک ماتم

زینبش بر غربتش دارد نظاره

پاره‌هـای ماه گردون

طشت خون را كرده گلگون

سيد المظلوم

نمونه پیام تسلیت شهادت امام حسن مجتبی ( ع) مناسب پیامک تلفن همراه

هر که بشنیده صداى مجتبى
تا ابد شد مبتلاى مجتبى
سالها بهر حسین باید گریست
تا کنى درک عزاى مجتبى
شهادت امام حسن مجتبی (ع) تسلیت باد.

 

لاله‌ اى بود که با داغ جگر سوخته بود
آتشى در دل سودا زده افروخته بود
شرم دارم که بگویم تن مسموم تو را
خصم با تیر به تابوت به هم دوخته بود
شهادت جانسوز امام حسن تسلیت باد.

تکست شهادت امام حسن مجتبی واتس آپ

خدا و احمد و حیدر تو را ثنا خوانند
فضایل تو کجا ما کجا امام حسن

جمله غمگین شهادت امام حسن ع

به كام مجتبی زهر جفا شد
بیایید ای عزیزانم بیائید
دمی هم دیدن من نمائید
همی دانم دردم بی دوا شد

بارها، چرخ ستمکار تو را کشت حسن / ماجرای در و دیوار، تو را کشت حسن
غم بی‌دردی انصار، تو را کشت حسن / به چه تقصیر دگر یار، تو را کشت حسن . . .

 

استوری شهادت امام حسن مجتبی
استوری شهادت امام حسن مجتبی

شعرهای سوزناک برای شهادت امام دوم شیعیان

اینکه از زهر جفا جای به بستر دارد

طشتی از خون دل خویش برابر دارد

چشمهایش به در و منتظر آمدنیست

زیر لب زمزمه مادر مادر دارد

جگرش سوخته از یک غم و یک غربت نیست

داغ ارثی ست که در سینه مکرر دارد

زهر تنها کس و کار دل او گشت اگر

یادگاریست که از کینه همسر درد

پیش چشمش که توانسته بروی منبر….

….رود و دست به سبّ پدرش بردارد؟

لحظه های سفرش در بغلش می گیرد

چادری را که بوی یاس معطر دارد

آرزو داشت نمی دید در آن کوچه تنگ

مادرش روی زمین لاله پرپر دارد

گفت با گریه حسین جان… تو دگر گریه مکن

که حسن میرود و سایه خواهر دارد

آه… لایوم کیوم تو که در صحرا کیست

جسم صدچاک تو از روی زمین بردارد

 

چشم من آقا گریونه ، روی گونه هام بارونه

نظری کن آقا امشب ، به دلی که سرگردونه

دل بی سر و سامونم

به نگاه تو وابسته

بغض بقیعت آقاجون

راه نفسم رو بسته

براتو میسازیم آخر

گنبد و دو تا گلدسته

یه روزی میرسه با شور و با نوا

پیاده ما میریم تا صحن مجتبی

حسن جانم حسن

کریمی و بی همتایی ، تویی که به غم معنایی

همه میدونن ای آقا ، وارث غم زهرایی

تو خاطره هات داری تو

یه خاطر ه ی تلخ آقا

وقتی به زمین خورد مادر

صدای میزدی یا زهرا

تو بودی و دو گوشواره

مادر تو افتاد از پا

به پیش چشم تو یه پست بی حیا

غرورت رو شکست میون کوچه ها

حسن جانم حسن

لحظه ی آخر تو بستر ، دل همه رو سوزوندی

لایوم کیومک گفتی ، روضه های گودال خوندی

گفتی به حسین می‌بینم

یه ظالم وروی سینه

وقتی سرتو میبره

زینب با چشاش میبینه

تن تو به روی خاک و

سر تو رو نی می شینه

امون از این دلم امون از کربلا

میشه واست کفن یه تیکه بوریا

حسن جانم حسن

حکایاتی از امام حسن ( ع ) به مناسبت شهادت ایشان

زمانی امام حسین علیه السلام و عبدالله بن جعفر در تنگدستی واقع شده بودند. امام حسن علیه السلام یکی از روزهای ماه را نام برد و فرمود در آن روز از طرف معاویه هدایایی بـه آنان خواهد رسید. درست در همان روز فرستاده معاویه هدایایی برای آنان آورد. همچنین روزی امام حسن بـه افراد خانواده اش فرمود :« مـن با سم شهید میشوم.» پرسیدند: «چـه کسی تـو را مسموم می سازد؟»

فرمود «یکی از زنان یا کنیزانم.» گفتند: «از خود دورش کن و از خانه ات خارجش ساز. فرمود مگر قضای الهی قابل تغییر اسـت؟ اگر وی را از خود دور کنم، بازهم کشته شدن مـن بـه دست اوست، زیرا تقدیر الهی چنین رقم خورده اسـت.» چیزی نگذشت کـه جعده، همسر امام، بـه دستور معاویه، امام رابا سمی کـه در شیر ریخته بود، بـه شهادت رساند.

 

روزی یكی از مردم شام وارد مدینه شد و دید امام حسن علیه السلام بر اسبی سوار اسـت، شروع كرد وی را مورد نفرین قرار دهد اما امام علیه السلام چیزی بـه او نگفت. وقتی بدگوئی او بـه اتمام رسید آن حضرت جلو رفت و بر او درود كرد و خندید و فرمود: ای پیرمرد گمان می كنم در این جا غریب باشی و شاید اشتباه گرفته ای. اگر از انچه گفتی طلب عفو كنی تـو را می بخشیم. و اگر از مـا در خواستی داشته باشی عطا خواهیم كرد.

اگر راهنمائی بخواهی تـو را راهنمائی می كنیم و اگر كاری داشته باشی برای تـو انجام می‌دهیم، اگر گرسنه باشی تو را سیر خواهیم كرد و اگر برهنه باشی تـو را خواهیم پوشاند، اگر نیازمند باشی تـو را غنی می كنیم و اگر مسكن بخواهی تـو را جای خواهیم داد، اگر هر حاجتی داری بر آورده می كنیم و اگر مسافری بـه سوی مـا بیا و اثاث خود را نزد ما بگذار و مهمان ما باش تا وقت رفتن آن ها رابه تـو باز می گردانیم زیرا مـا جای وسیع و مال فراوان داریم. وقتی آن مرد این سخنان امام علیه السلام را شنید گریه كرد و گفت:

شهادت می دهم كه تو خلیفه خدا در زمین او هستی خدا بهتر می داند كه رسالتش را در چـه كسی قرار دهد تا بحال تـو و پدرت مبغوض ترین خلق خدا در نزد مـن بودید اما هم اکنون تـو بهترین خلق خدا نزد مـن می باشی و اثاث و لوازم خود رابه منزل آن حضرت برد و تا زمانی كه در مدینه بود مهمان آن حضرت بود و از معتقدان بـه محبت او گردید.

عکس 3

دلنوشته  های ادبی برای شهادت امام حسن مجتبی

كَرَم كنار كريميِّ تو كم آورده
به پيشگاه تو درياي غم نم آورده
نبوده داغ تو كمتر ز داغ عاشورا
خدا ميانِ صَفَر يك مُحَرَم آورده

شهر کوتاه شهادت امام حسن مجتبی

بارها، چرخ ستمکار تو را کشت حسن / ماجرای در و دیوار، تو را کشت حسن
غم بی‌دردی انصار، تو را کشت حسن / به چه تقصیر دگر یار، تو را کشت حسن . . .

هر که بشنیده صداى مجتبى / تا ابد شد مبتلاى مجتبى
سالها بهر حسین باید گریست / تا کنى درک عزاى مجتبى . . .

 

آقا شنیده ام جگرت شعله ور شده
بی کس شدی و ناله ی تو بی اثر شده
پیش حسین سرفه نکن آه کم بکش
خون لخته های روی لبت بیشتر شده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا